فرهنگ لغت ، دیکشنری آنلاین و اصطلاحات رشته اقتصاد (علوم اقتصادی). این دیکشنری شامل کلیه کلمات تخصصی و اصطلاحات رایج در رشته اقتصاد (اقتصاد خرد و اقتصاد کلان) می باشد. ترجمه فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی در این فرهنگ لغت گردآوری شده اند. این دیکشنری برای همه گرایش ها و شاخه های رشته علوم اقتصادی مفید می باشد شامل اقتصاد نظری، اقتصاد بازرگانی، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد پول و بانکداری، اقتصاد صنعتی، و اقتصاد حمل و نقل. لازم به ذکر است کلیه ترجمه های این کلمات مرتبط با رشته اقتصاد هستند فلذا ممکن است برخی از معانی در رشته های دیگر معنی دیگری بدهند، اما 100% در رشته های حوزه اقتصاد صحیح و دقیق هستند.
این مجموعه برای دانشجویانی که قصد ترجمه مقاله یا تحقیق از انگلیسی به فارسی دارند یا دانشجویانی که قصد نوشتن مقاله ای انگلیسی دارند مفید و کاربردی خواهد بود.
اصطلاحات عمومی رایج در علم اقتصاد
Economy: اقتصاد
economics: علم اقتصاد
microeconomics: اقتصاد خرد
macroeconomics: اقتصاد کلان
economist: اقتصاددان
production: تولید
distribution: توزیع
consumption: مصرف
demand: تقاضا
need: نیاز
supply and demand: عرضه و تقاضا
aggregate demand: تقاضای کل
debt: قرض
liability: بدهی
service: خدمات
output: خروجی
value: ارزش
wealth: ثروت
liquidity: نقدینگی
cash: پول نقد، وجه نقد
tariff: تعرفه
saving: پس انداز
asset: دارایی
currency: واحد پول
commodity: کالا
goods: کالا
market: بازار
marketing: بازاریابی
business: کسب و کار
inflation: تورم
deflation: تورم منفی
interest: بهره
profit: سود
income: درآمد
wage: دستمزد
salary: حقوق، دستمزد
risk: ریسک
banking: بانکداری
central bank: بانک مرکزی
unemployment: بیکاری
productivity: بهره وری
capital: سرمایه
investor: سرمایه گذار
trade-off: بده بستان
agent: عامل، کارگزار
principal: کارفرما
deposit: سپرده، ودیعه
bank account: حساب بانکی
Transaction account: حساب جاری
bond: اوراق قرضه
security: اوراق بهادار
stock یا capital stock: سهام سرمایه
positive economics: اقتصاد اثباتی
normative economics: اقتصاد هنجاری
moral hazard: کژمنشی
اقتصاد خرد
market: بازار
market structure: ساختار بازار
free market: بازار آزاد
equilibrium: تعادل
resource allocation: تخصیص منابع
market failure: شکست بازار
opportunity cost: هزینه فرصت
demand: تقاضا
supply: عرضه
consumer: مصرف کننده
production: تولید
distribution: توزیع
liquidity: نقدینگی
inflation: تورم
marginal cost: هزینه نهایی
implicit cost: هزینه ضمنی
explicit cost: هزینه آشکار، هزینه واضح
supply and demand: عرضه و تقاضا
elasticity: کشش
Price elasticity of supply: کشش عرضه، کشش قیمتی عرضه
law of demand: قانون تقاضا
law of supply: قانون عرضه
Economic efficiency: بهره وری اقتصادی
productivity: بهره وری
free trade: تجارت آزاد
value added: ارزش افزوده
auction: مزایده
call for bids: مناقصه
customs: گمرک
demand curve: منحنی تقاضا
Pareto efficiency: کارایی پارتو
Pareto optimality: کارایی پارتو
price of oil: اقتصاد نفت
engineering economics: اقتصاد مهندسی
agricultural economics: اقتصاد کشاورزی
environmental economics: اقتصاد محیط زیست
information economics: اقتصاد اطلاعات
economies of scale: صرفه به مقیاس
economic surplus: مازاد اقتصادی
monopoly: انحصار، مونوپولی
duopoly: انحصار دوگانه
Oligopoly: انحصار چندجانبه
monopsony: انحصار خرید، مونوسونی
externality: اثرات جانبی
indifference curve: منحنی بی تفاوتی
risk aversion: ریسک گریزی
risk premium: صرف ریسک
uncertainty: عدم قطعیت
sunk cost: هزینه نابرگشتنی
اقتصاد کلان
GDP یا Gross Domestic Product: تولید ناخالص داخلی
GNP یا Gross National Product: تولید ناخالص ملی
per capita income: درآمد سرانه
welfare: رفاه
developing country: کشور در حال توسعه
HDI یا Human Development Index: شاخص توسعه انسانی
economic growth: رشد اقتصادی
economic development: توسعه اقتصادی
purchasing power parity: برابر قدرت خرید
IMF یا International Monetary Fund: صندوق بین الملل پول
depression: رکود اقتصادی
recession: بحران اقتصادی
financial crisis: بحران مالی
Distribution of wealth: توزیع درآمد
trust: تراست
cartel: کارتل
cooperation: همکاری، تعاون
poverty: فقر
factor endowment: موجودی عوامل
factor intensity: شدت عوامل
بورس و سهام
exchange: بورس
stock exchange: بورس اوراق بهادار
commodities exchange: بورس کالا
stock: سهام
capital stock: سهام سرمایه
securities: اوراق بهادار
bond: اوراق قرضه
option: اختیار معامله
equity: حقوق صاحبان سهام
dividend: سود سهام
share: سهم
shareholder: سهام دار
share market: بازار سهام
stock market: بازار بورس
دسته بندی نشده
interest group: گروه ذینفع
utility: مطلوبیت
purchasing power: قدرت خرید
income smoothing: هموارسازی درآمد
discretionary accruals: اقلام تعهدی اختیاری
hedge: حصار
volatility: نوسان پذیری
weighted average: میانگین وزنی
claim: طلب
free-ride: مفت سواری
constitutional economics: اقتصاد مبتنی بر قانون اساسی
business cycle: سیکل تجاری
یک دیدگاه
واقعا کار تون عالی است.. دست تون درد نکنه با این خدمت بزرگ تون به جامعه خداوند اجر تون بده.