دیکشنری تخصصی آنلاین، اصطلاحات تخصصی و فرهنگ لغت رشته و علم فیزیک. این دیکشنری آنلاین برای دانشجویان رشته فیزیک و دانشجویانی که دروس فیزیک دارند مفید و کاربردی می باشد. دانستن این اصطلاحات و معادل های ترجمه شان برای ترجمه مقاله های تخصصی انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی ضروری می باشد. این فرهنگ لغت برای کلیه گرایش های فیزیک شامل اتمی-مولکولی ، هسته ای، حالت جامد، هواشناسی، و اختر فیزیک کاربردی می باشد. لازم به ذکر است این دیشکنری برای دیگر رشته های مهندسی که درس هایی مرتبط با فیزیک دارند هم مفید و مورد نیاز می باشد.
لازم به ذکر است که همه لغات و معانی و ترجمه شان در این مجموعه، به صورت تخصصی برای رشته فیزیک هستند بنابراین کلیه کلمات و معادل هایشان برای رشته فیزیک صادق هستند. به عبارت بهتر، ممکن است کلمه ای در رشته ای دیگر یک معنی دیگری بدهد، اما 100% معنی نوشته شده در زمینه فیزیک صحیح و دقیق هستند. بنابراین، این مجموعه را با خیال راحت برای موضوعات فیزیک استفاده کنید.
اصطلاحات عمومی فیزیک
physics: فیزیک
atomic physics: فیزیک اتمی
nuclear physics: فیزیک هسته ای
solid state physics: فیزیک حالت جامد
astrophysics: اخترفیزیک
molecule: مولکول
atom: اتم
electron: الکترون
proton: پروتون
neutron: نوترون
velocity: سرعت
motion: حرکت
work: کار
mass: جرم
energy: انرژی
quantity: کمیت
measurement: اندازه گیری
vector: بردار
periodic table: جدول تناوبی
units of measurement: یکا، واحد اندازه گیری
cup: پیمانه ، واحد
conservation law: قانون پایستگی
conservation of energy: پایستگی انرژی
kinetic energy: انرژی جنبشی
potential energy: انرژی پتانسیلی
force: نیرو
physical body: جسم فیزیکی
fundamental particle: ذرات بنیادی
special relativity: نسبیت خاص
general relativity: نسبیت عام
مکانیک کلاسیک
momentum: تکانه، اندازه حرکت، مقدار حرکت
velocity: سرعت
acceleration: شتاب
motion: حرکت
sound: صدا، صوت
speed of sound: سرعت صوت
mass: جرم
molar mass: جرم مولی
weight: وزن
volume: حجم
density: چگالی
length: طول
height: ارتفاع
matter: ماده
particle: ذره
pascal: پاسکال
pendulum: آونگ
gravity: جاذبه، گرانش
displacement: جابه جایی
centrifugal force: نیروی گریز از مرکز
angular velocity: سرعت زاویه ای
spring: فنر
buoyancy force: نیروی شناوری
impulse: ضربه
فیزیک الکتریسیته (الکترومغناطیس)
electricity: الکتریسیته
electromagnetic: الکترومغناطیس
electrostatic: الکترواستاتیک، الکتریسیته ساکن
electric charge: بار الکتریکی
electric field: میدان الکتریکی
electric flux: شار الکتریکی
electric current: جریان الکتریکی
voltage: ولتاژ
electric potential difference : اختلاف پتانسیل الکتریکی
wave: موج
permeability: تراوایی (مغناطیسی)
Gauss law: قانون گاوس
conductor: رسانا، هادی
semiconductor: نیمه رسانا، نیمه هادی
insulator: نارسانا، عایق
electrical network: مدار الکتریکی
resistor: مقاومت
capacitance: ظرفیت خازنی
capacitor: خازن
inductance: القاوری، ضریب خود القایی
فیزیک نور
light: نور، پرتو
speed of light: سرعت نور
wavelength: طول موج
radio wave: موج رادیویی
photon: فوتون
vacuum: خلاء
radiation: تابش، پرتو
refraction: شکست نور
refractive index: ضریب شکست
reflection: بازتاب
spectrum: طیف
spectroscopy: طیف سنجی، طیف بینی
frequency: بسامد، فرکانس
visible spectrum: طیف مرئی
X-ray: پرتو ایکس، اشعه ایکس
gamma ray: پرتو گاما
ultraviolet: فرابنفش
infrared: فروسرخ
microwave: ریزموج
photoelectric effect: اثر فتوالکتریک
diffraction: پراش
dispersion: پاشندگی، پاشش
prism: منشور
فیزیک دما و گرما
thermodynamics: ترمودینامیک
temperature: دما
heat: گرما
absolute zero: صفر مطلق
kelvin: کلوین
fahrenheit: فارنهایت
2 دیدگاه
سلام، شاید با نوشتن فرمول مربوطه در مقابل لغت، فراگیری لغت با نگاه کردن به فرمول آن ،فراگیری بهتری حاصل آید. نظیر تکانه.
خوب بود
اما اگر بصورت جزوه اماپه شوه بهتر خواهد بود